عبدالکریم عزیززاده
با توجه به قواعدی که قبلاً ذکر نمودیم در مییابیم که دامنهی شفاعت آن چنان وسیع نیست که عدهای خیالباف و ناآگاه و سست و ضعیف در میدان ایمان و عمل به آن فکر میکنند. اینها به شفاعت و میانجیگری دوستان و اولیاء خداوند دلخوش کرده و در نتیجه به انواع و اقسام انحرافات، گناهان و سر در گمیها دچار شده و میگویند: امت محمد بخیر! به هر حال امت محمد در خیر است و امت را چه غم که محمد(ص) باشد پشتیبان! ولی باید بدانیم محمد(ص) هرگز پشتیبان گناهکاران نیست و هرگز گناه آنها را تأیید نمیکند بلکه با آن میستیزد.پروردگار راضی به شفاعت نیست جز برای کسی که بر مبنای عدالت، استحقاقش را دارد و این قول که قوانین جزا و پاداش اعمال نسبت به امت یک پیغمبر متوقف میگردد، سخنی است بسیار پوچ و بیمعنی. قرآن در آیات متعددی این گمان پوچ را تکذیب میکند. قرآن به این دسته از انسانهای ضعیفالایمان هشدار میدهد که همانند مشرکین فکر نکنند و به امید بتهای ساختگی(سنگهای تراشیده، فرزند فلان شخص و فلان قوم بودن، پیر و مرید فلان سید و شیخ بودن، آن هم به دروغ نه در میدان عمل و...) دست از عقیدهی راستین اسلامی و عمل صالح برندارند. « اینان غیر از خدا چیزهایی را میپرستیدند که نمیتوانند ضرر یا نفعی را به آنها برسانند و میگویند: اینان میانجیهای ما نزد خداوند هستند.» (یونس/18)
پیروان ادیان باید بدانند که حساب الهی ذرهای از خیر و شر را مورد غفلت قرار نمیدهد (زلزله/7و8) و از آن غافل نیست و باید بدانند که چنین دقت در محاسبه با بینظمی و هرج و مرج و گزافهکاری تناقض دارد. هنگامی که آراء غریب و پندارهای عجیب در میان قوم یهود رواج یافت و تودهی نادان آنها گمان بردند، بهشت مخصوص آنها و نسل آنهاست، لذا گمراه شدند و به لذات پست دنیوی روی آوردند و ادعا میکردند هر کاری که میکنیم چون از قوم یهود هستیم، ما را میآمرزند و بهشت از آن ماست. و قوم مسیح و نصاری هم عقایدی پوچتر از آنها را در بین خود رواج داده و به بهانهی این که عیسی (ع) خود را خدای پیروان خود نموده، و گناهان آنها را با قتل خود خریده است؛ از هیچ کار زشت و انحرافی پرهیز نمیکنند. متأسفانه این اندیشهی پوچِ گسستگی میان عمل (در دنیا) و پاداش عمل(در آخرت)در اذهان توده و عامهی مردم رسوخ پیدا کرد و اثرات سوء آن به جان و دینشان آسیب رساند. سپس نادرستی سلوک و رفتار منسوبان به دین، عدم آگاهی و کجفهمی آنها از دین سبب رواج و گسترش الحاد و بیدینی گردید و از ادیان و رجال دین به کلی سلب اعتماد شد و مردم به دین، ارزشی ندهند و به کفر و الحاد روی آورند.
براستی بسی جای تعجب و شگفتی است که امروزه بعضی از مسلمانان نیز دچار این عقیده و اندیشهی پوچ و خیالی شدهاند. در حالی که خداوند میفرماید: (جزا و پاداش، و فضیلت و برتری) نه به آرزوهای شما و نه به آرزوهای اهل کتاب است. هرکس که کار بدی انجام دهد در برابر آن کیفر داده میشود و کسی را جز خدا یار و یاور خود نخواهد یافت. کسی که اعمال شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، خواه مرد و خواه زن، چنان کسانی به بهشت میروند و کمترین ستمی به آنان نمیشود. آیین چه کسی بهتر از آیین کسی است که خالصانه خود را تسلیم خدا کند در حالیکه نیکوکار باشد و از آیین راستین ابراهیم پیروی کند که مخلص و حقجو بود و خداوند ابراهیم را به دوستی گرفته است » (نساء123-125). دین حقیقی، تسلیم شدن بدون قید و شرط و خالصانه برای خدا و انجام دادن عمل نیکوست و پیامبر(ص) در جملهای خطاب به دخترش فاطمه زهرا (رض) روح و حقیقت اسلام و رابطهی بین عمل و پاداش آن را معرفی میکند و میگوید: « ای فاطمه برای خودت کار کن و عمل نیکو انجام بده، زیرا من در پیشگاه خداوند نمیتوانم تو را از چیزی بینیاز گردانم. » (متفق علیه)
خداوند از تبعیض و ملاحظهکاری بین بندگان خود کاملاً مبرّا است. با آنان به عدالت رفتار میکند و قوانین و سنت خود را در دنیا و آخرت عملی میسازد. هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد و اینکه برای انسان پاداش و بهرهای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است. و اینکه قطعاً سعی و کوشش او دیده خواهد شد سپس در برابر کارش سزا و جزای کافی داده میشود ». (نجم 38 الی41 )
خلاصه قبول شفاعت به خاطر اظهار کرامت و بزرگواری و مقام و منزلت شفاعتکننده نزد خداوند است. تا پس از دعا و نیایش در پیشگاه حق ارادهی الهی تنفیذ یابد. این دعا و شفاعتکردنها بار منفی ندارد و انسان را به سوی سستی در انجام تکالیف و فرار از مسئولیت و ایمان واقعی سوق نمیدهد. بلکه ما را دعوت میکند که روز به روز بر ایمان خود بیفزاییم و در میدان عمل صالح و پیروی از قرآن و سنت کوشا باشیم تا این که ایمان و عمل صالح زمینهی رحمت خداوند را فراهم سازند و در سایهی رحمت خداوند شفاعت پیامبر و اولیاء در روز قیامت شامل حال ما گردد. ان شاء الله .
{امروز که در دنیا هستیم وقت عمل و کار است نه وقت حساب و فردای قیامت وقت حساب و پاداش است نه وقت عمل و کار}
نظرات
زۆربهمان دهزانین، فاعێلی سهرهکی کارهکان خوایه، و لهههر فێعلێکا سهبهبێک ههیهو ئیرادهی خوا، ئهگهر باوهردار سهبهب به کار بێنێ دهبێ له خواش داوا بکا تهئسیر لهم سهبهبه دا بنێ که کاریگهر بێ. چوون وهسیلهو سهبهب خۆیان هیچ تهئسیرێکیان نیه، شهفاعهت یانی ئهو دوعایه که پێغهممهر(ص) بۆ مرۆڤه ساڵحهکان دهیکا نه ئهوه که به ناو ئنسانی موسوڵمان ههرچی پێیانخۆش بوو بیکهن؛پاشان دڵیان بهوه خۆش بێ که پێغهممهر (ص)شهفاعهتیان بۆ دهکاو یهکسهر دهچنه بهههشت.ئهوه ئهمانیه" لیس بأمانییکم و لا بأمانی أهل الکتاب"